تمام زندگی ما حسناتمام زندگی ما حسنا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 10 روز سن داره

حســــــــــــــــنا عشـــــــــ♥ــــــــق مامان و بابا (✿◠‿◠)

عاشــــــــــــــــــــــــقتم حسنای مامان

1392/3/9 13:52
نویسنده : مامانی
637 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به جیگــــــــر طلای مامان و یه سلام ویژه به همـــــــــه ی دوستهای خوبم 08700000

چند روز پیش حسنا سرماخورده بود الهـــــــــــی بمیرم بچم کلی اذیت شد و منم خیلی اذیت میکرد همش گریه میکرد و وقتی خیلی عصبانی میشد هرچی از دهنش درمیومد میگفت ...ا دد ب د بابا م دد...دیگه میموندم بخندم یا ناراحتـــــــــــــ باشم..

   و دوباره تو این مدت مامانـــــــی شد فکر کنم خودم چشم زدمش اخه تازه راحت شده بودم که حسنا بابایی شده ....اینقدر بهونه گیری میکرد که جرات نداشتم یه لحظه از بغلم بزارمش پایین حتی بغل باباشم نمیرفت دیگه با این وضعیت نمیتونستم غذا درست کنم و خونه رو تمیز کنم...

ولی از دیشب یکم بهتر شده و بغل باباییش میره و منم یه نفس راحت میکشم

خداروشــــــــــــــــکر که حالش خوب شد

 


 

چند روز پیش میخواستیم بریم مهمونی حسنا رو اماده کردم و کیفم و گذاشتم تا باهاش سرگرم بشه و خودمم رفتم اماده بشم وقتی برگشتم این صحنه رو دیدم...

بند کیف دور پاهاش گیر کرده بود و نق میزد

1

بعد که دید نجاتش نمیدم  ب کارش ادامه داد

2

3

4

اخرشم دیگه زورش اومدکه نمیتونه حرکت کنه گریه شد

5

 نفســـــــــــــم...عمــــــــــــــــرم...زندگیــــــــــــــــــم

مامان و بابا عاشقتن

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (51)

مامان طاها
6 خرداد 92 16:19
چه دختر گلی. نعزتو قربون عزیزم.
مامان طاها
6 خرداد 92 16:20
ممنون که به ما سر زدید.
مامان طاها
6 خرداد 92 16:21
مامانی خصوصی داری


ممنون خانومی
مامان آیلین
6 خرداد 92 18:33
این کار همیشگی آیلین نی نی ها عین همن مگه نه؟؟؟


آره واقعا...
مل مل
6 خرداد 92 19:02
خاله قربون اون نگاهت بره گوگوجی
]

مونس ( امیر علی و ایلیا, دوقلوهای قندعسل )
6 خرداد 92 19:16

الهییی !! از دست این بچه ها


الهه(مامان یاسان)
6 خرداد 92 22:20
واای عزیزم کمکش کن بازم خدارو شکر بهتر شدی عزیز دل خاله
عسل و غزل
6 خرداد 92 22:22
آخی نازی دخمل بلا عسلی من هم مثل خودت خیلی شیطون بلا بود
عسل و غزل
6 خرداد 92 22:22
آپیم بدو بیا


اومـــــــــــــــــــدم
عمه حدیث خوشگله
6 خرداد 92 23:16
دوباره اومدم پیشتون....

ای جاااااااااانم حسنا خانم؛ آخه با بند کیف چیکار کردی که اینجوری اسیرش شدی!!!!!!!!!!!!!!!


ممنون که اومدی...
این دخترمون زیادی کنجکاوه باید هرچی رو برسی کنه ببینه به درد چی میخوره
مامان مهدیس و ملیسا
6 خرداد 92 23:39
آخههههههه گلممممممم چقدر بد سرماخوردی عسیس خالــــــه


اره خیلی اذیتم کرد.عزیزم مواظب ملیساباشی ک مریض نشه
مامان مهدیس و ملیسا
6 خرداد 92 23:40
وای عکساش که پیچ خوره با کیفت خیلی باحـــــــــاله الهی فداش بشم مننننن


خدانکنه عزیزم.موقش میرسه ک ملیساهم ازاین شیطونیا کنه
مامان آرمينا
6 خرداد 92 23:57
خيلي با مزه بود


معصوم/مامان جان جان فاطمه
6 خرداد 92 23:57
اين ني ني گولي ها كه مريض ميشن دنياي ما مامان ها هم تيره و تار ميشه حالا شكر خدا بهتر شده
عزيزم اخه تو با كيف مامان چكار داري؟ميري خودت رو كيف پيچ ميكني در بيا ديگه

************************
آپم خاله


اره بخدا همینجوریم که نمیزاره دست ب کار بزنم تو خونه دیگه وای ب حال اینکه مریضم بشه
پرهام ومامانش
7 خرداد 92 0:59
از دس بچه ها چه کارا که نمکننننننننننن
امیدوارم الان بهتر شده باشی حسنا جونم


مرمر
7 خرداد 92 1:22
الهی مامانی مواظب دخملکم باش دیگه چرا مریض بشی گل من ازت دورباشه مریضی عزیزکم خیلی بلا شدی ها با کیف مامان اخه چکار داری؟
fariba
7 خرداد 92 2:55
خدارو شکر حسنا جون بهتر شده.وای خدا کلی خندیدم چقدر عکساش بامزه بود.مامانی چرا دخملمونو نجات ندادی.اخرین عکسش ک فکر کنم گریش هم دراومده.فداش بشم عسلو
مامان دوقلوها(حسین-حسام)
7 خرداد 92 2:56
سلام مهسا جون خوبی گلم الهی فدات بشم من حسنا جونی چرا سرما خوردی ایشالا هیچ وقت مریض نشی دوستون دارم مامانی به خدا سرم شلوغه نمیتونم زود زود بیام ببخشید واقعا شرمندم
شادي مامان آرين
7 خرداد 92 2:56
سلام خانمي چه عكساي باكزه اي بودن اول فكر كردم يه وسيله اي چيزيه كنجكاو شدم ببينم چيه وقتي موضوعو فهميدم كلي خندم گرفت
مامان حنانه زهرا
7 خرداد 92 5:54
آخی طفلی حسنا ایشالله بندکیف تو پای دشمنات گیرکنهباکله بخون زمین
پست جدید دارم بدوبیا



ایشالا...اومدم عزیزم
مامان هديه
7 خرداد 92 7:36
سلام اونم خوبه ديشب يكم درد داشتم اما صبح خوب شدم بارداري بدون درد كه ديگه اسمش بارداري نيست هههههه
مامان بهراد
7 خرداد 92 8:35
اي خدا اين وروجكاي ما چيكار ميكنن دقيقاً بهراد هم گير ميده به كيف من، راستي عزيزم يه سئوال دارم توي پرسش و پاسخ ديدم كه يه نفر سئوالي در مورد قالب پرسيده بود و شما گفتين كه ميتوني عكس نيني‌شونو تو قالب بذاري به ما هم ياد ميدي خواهش ميكنم ميدونم تو هنرمندي يه كم از هنرت به ما هم بگو


عزیزم طراحی کاملش رو یاد ندارم فقط میتونم یه قالب دیگه رو تغییر بدم مثلا هدرش رو که عکسی ک میخوام بزارم روش
مامی مهتا
7 خرداد 92 9:55
الهیییییی ... چه بانمک ...
مامان حمید کوچولو
7 خرداد 92 10:23
وای ماشالا حسنا جون شیطون شده ها... ببخش مامانی که فرصت نمیکنم بهتون سر بزنم چشم دیگه تکرار نمیشه خانمی
شاه صنم و مامان هانیه
7 خرداد 92 11:50
عسیسم چه بانمک این دخملی خیلی بامزست خاله جون غیر کیف چیز دیگه ای سراغ نداشتی؟
مامانی
7 خرداد 92 12:31
خدا رو شکر که بهتر شده
شیطونک


معصومه
7 خرداد 92 12:41
عزیزم دخملی رو چلا اذیتش کردی زود نجاتش میدادی خب ایشالله همیشه خنده به لب باشه و گریه نکنه عزیزم هشت ماهگیش مبارک
الهام مامان علیرضا
7 خرداد 92 13:05
قربونت بشم خاله
حالا باشه بزرگتر شی مامان برات کیف میخره با کیف خودت بری مهمونی



مینا مامی لیانا
7 خرداد 92 14:07
سلام سلام وای ماشالله به این دختر شیطون عزیزممم
دلگشا
7 خرداد 92 15:17
اخ الهییییییییییی عزیزیممممممممم مامانش بیشتر مواظبش باش سرمانخوره دیگه .قربون گریه کردنت
maman taraneh
7 خرداد 92 16:54
چه شیطون بلا شده این دخمل بانمک
[

مامان ثنا
8 خرداد 92 1:06
سلام عزيزم ماشالله حسنا جون چه خانوم شده. چندوقتي بود كه نديدمش. و مثل اينكه خيلي كنجكاو شده قربونش
FARIBA
8 خرداد 92 3:33
چرا قالب وبلاگ دخملی رو عوض کردی؟؟؟عکسهای خودش بود خیلی قشنگ بودالبته ببخشید فضولی کردما.....
زهره مامان عرفان خان
8 خرداد 92 9:30
سلام عزیزم ... وای چه دختر شیطون بلایی عین عرفان خودم عزیزم باید وقتی شیطنتشون رو می بینیم صبور باشیم و لذت ببریم که خدا بچه های سالم و سرحالی نصیبمون کرده و خوشحال باشیم من دوست دارم با هم دوست بشیم ، اگر تمایل داشتید لطفا خبرم کنید ... با بهترین آرزوها برای شما در کنار حسنا خانم شیطون ناناز
مامان بهراد
8 خرداد 92 10:11
مامان حسنا به دادم برس اومدم قالب وبلاگ بهراد رو عوض كنم ولي نميدونم چرا مطالبش تو وبلاگش كه دوستان مثل شما مي‌بينند قابل نمايش نيشت فكر كنم پاك شده چيكار كنم مطالبش رو من ميتونم وقتي ميخوام پست جديدي بذارم ببينم ولي افرادي مثل شما نمي‌بينند. خواهش ميكنم اي داد چه خاكي تو سرم بريزم تو رو خدا برام اگه تونستي پيام بذار
مامان بهراد
8 خرداد 92 11:36
مرسي عزيززززززززززززززززززززززززززززززززم واي داشتم ديوووووونه ميشدم.از اينكه به اين سرعت جوابمو دادي ممنون يه سئوال دارم من يه سري عكس اگه دقت كرده باشي به وبلاگ بهراد از سايت بازار گذاشتم و قابل ديدن نيست ميخوام حذفش كنم اون كد رو نميدونم كدومه ميترسم كل كدها رو پاك كنم و يه سئوال ديگه كد آهنگ ميذارم تو قسمت تنظيمات وبلاگ چرا اجرا نميشه يعني توي وبلاگشم كه بازا ميكني آهنگي نيست يادم ميدي مبتديم مرسي اگه بلدي مرحله به مرحله برام بگو
مامان بهراد
8 خرداد 92 13:51
مرسي از اينكه به يادمي باور كن خيلي خيلي ترسيده بودم شرمنده تو رو هم ناراحت كردم به خودم افتخار ميكنم همچين دوست خوبي مثل تو عزيز دارم الان ميرم كد آهنگت و امتحان ميكنم فدات
][

مامان دوقلوها(حسین-حسام)
8 خرداد 92 14:12
سلام عزیز دلم الهی قربونتون برم من
مامانی به خدا شرمندتم
نمیتونم که بیام نت از بس شلوغی میکنن وروجکام
الهی حسنا رو نگاه با بند کیف چیکار داره
الهی گریشو نگاه کن فداش بشم من[ماچ
ببوسش محکم


مامان مهدیس و ملیسا
8 خرداد 92 14:23
خصوصی
زهره مامان عرفان خان
8 خرداد 92 14:51
سلام عزیزم ؛ با افتخار لینک شدین دوستیمون مبارک
مامان زهره
8 خرداد 92 15:11
فداش چه صحنه بامزه ایی بوده عکسش که خیلی با نمکه
مامان امیـــــرعلی (پســـرکــــــ شیطـــون)
8 خرداد 92 16:55
واااااااااای عزیز دلم ... گیــــــــــــــــــرکرده ... بوس بوس جوجو
مامان امیـــــرعلی (پســـرکــــــ شیطـــون)
8 خرداد 92 17:17
عزیز خاله دوستت دارم .... مامانی این و آدرس ی عکس آپلود شده است ببین... http://www.niniweblog.com/upl/pesaraksheytoon/13698315627.jpg?63
مرجان مامان آران
8 خرداد 92 22:11
اخي عزيزممممممممم چه بامزه كلي خنديدم
SaYa
8 خرداد 92 23:05
سلام عزیزم خوبی؟چه خبرا؟حسنا جیجری خوبه؟چیکار میکنه اینروزا؟این پستو خوندما نظرم دادم اما فک کنم مشکل از نت منه نمیاد فک کنم
مامان شايان و پرنيا
9 خرداد 92 12:10
الهـــــــــــي بگردم چقدر كلنجار رفته با خودش
SaYa
9 خرداد 92 12:23
عزیزم مرسی که اومدی اون موضوع وبمه من الان ازدواج نکردم واسه همین نوشتم من و نی نی بدون بابایی اون موضوع که زدم وقتی بابایی نبود یعنی هنوز ازدواج نکردم
دلگشا
9 خرداد 92 19:27
قربونت برم با کیف مامان چکار داری هر روز بهت سر میزنم کلی واسه کارات میخندم چقد بامزه ای عزیزززززم
شقایق مامان آرشا
11 خرداد 92 23:18
واااااااااااااا مامان کمک کن چرا عکس می گیری دوربین را بذار زمین