❤️
حسنا و داداشی
3 سال و 4 ماه و 15 روز....
20ماهگی
یه چند وقته که بیش از حد شیطون شدی و من مثه قبلا نمیتونم بیام وبت... دیگه الان حسابی شیرین زبون شدی و کلی حرف میزنی دیگه مثه قبلا وقت نمیکنم بیام و کارات و بنویسم.... چند تا عکس جدید ایشالا دفعه بعد ازت کامل مینویسم عکسهای مسافرتمون که از بس شیطونی میکردی نتونستیم عکس زیاد بگیریم ...
نویسنده :
مامانی
18:34
شیطنتهای حسنا
سلام حسنای مامان یه چند وقته اینقدر شیطون شدی ک من وقت هیچ کاری ندارم فردا هم میخوایم بریم مشهد فقط اومدم چن تا عکس بزارم..... ...
نویسنده :
مامانی
20:13
18 ماهگی
مادر که باشی گاهی انقدر نخوابیدی که چشمانت هنگام شیر خوردن نوزادت روی هم میرود و ناگاه چشم باز میکنی و میبینی فقط چند ثانیه ای گذشته و تو باز هم از ترس خفه نشدن کودکت از خواب پریده ای... مادر که باشی گاهی آنقدر نرم میشوی که وقتی نیمه شب برای چندمین شب که کودک 5 ماهه ات از خواب برمیخیزد و با چشمان بسته و خواب آلوده گریه که نه جیغ و ناله میزند.کمی صبر میکی اما به ناگاه می شکنی و میباری پا به پای کودکت... مادر که باشی گاهی پاهایت برایت حکم دست هایت را دارند وقتی کودک گریانت در آغوش توست و لحظه ی نمیتوانی از او دست بکشی و کاری انجام بدهی وسیله ای که لازم داری با دست پا بر میداری... ...
نویسنده :
مامانی
12:51