تمام زندگی ما حسناتمام زندگی ما حسنا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره

حســــــــــــــــنا عشـــــــــ♥ــــــــق مامان و بابا (✿◠‿◠)

وروجک من....

1392/4/26 16:24
نویسنده : مامانی
580 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عســـــل مامان

ساعتــــــ 12:30ظهره و هنوز خوابی و منم اومدم تا از فرصتـــــــ استفاده کنم و وبلاگتـــــ رو آپــــ کنم ...

دیشبـــــــ  واسه افطار رفتیم خونه خاله خیلــــی خوش گذشتـــ خاله ملیحه بهم گفت چطور نمیای وبلاگـــــ حسنا منم گفتم مگه حسنا میزاره!!!

ماشالا بس که فضولی تا چشماتو باز میکنــــــــی سریع میری جای همیشگی! میدونی جای همیشگیت کجاس؟یا رو میز ال سی دی یا رو کنسول

ولی بیشتر وقتتو جای میز ال سی دی میگذرونی و هرچــــــی سیمه میکشی بیرون کم کم داری همه چی رو خرابـــــ میکنی

روی میز پر شــــده از اثر انگشت تو تازه بعضی وقتاهم که با آب دهنتم میشوری میزو تصور کــــــن میز چه شکلی میشه

ولی با این حال بازم من میز و تمیز نمیکنم تا وقتی مهمون بیاد خونمون آخه اینجوری همش باید دستم پارچه و شیشه پاکن باشه و میز و تمیز کنم

عینکمم روزی 100دفعه باید تمیز کنم یا از دست تو یا از دست بابایی

حال و روز خونه به روایت تصویر...

1

2

3

4

چند شب پیش بابا سبزی خریده بود منم اومدم تو حال نشستم که هم فیلم و نگاه کنم هم سبزی ها رو تمیز کنم توهم تا دیدی یه چیزی آوردم سریع از پای میز اومدی تا خرابکاری کنی

5

6

7

اینجاهم سبزی رو میخواستی بخوری من گفتم نخور بده به مامان توهم زود دادی

فـــــــــــــــــدای دختر حرف گوش کنم بشم

8

9

الان دیگه خوب خونه رو واسه خودت زیرو رو میکنی میری تو اتاقت و یکم بازی میکنی و بعد که خسته میشی میای بیرون البته از اسباب بازیهات خسته میشی

10

دوباره میای بیرون و فضولیهات ادامه داره...

11

12

13

وبعدم که انرژی زیاد مصرف میکنی گریه میکنی و میگی مه مه

14

15

تمام زندگی ما حسنا تا این لحظه ، 9 ماه و 24 روز و 11 ساعت و 0 دقیقه و 55 ثانیه سن دارد

قند عسلم خیلی دوستت داریم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (28)

خاله جونی مامان کمیل و کیان
26 تیر 92 18:28
قربونت برم خاله جون خوب سبزی هارو تمیز می کنی دستت درد نکنه مامانو ار بیکاری در میاری
مامان کمیل و کیان
26 تیر 92 18:29
طبق معمول همیشه در حال خوردنی


مگه بده خوبه اگه مثه کیان بود؟؟؟اره ابجی گلم
مامان یاسمن و محمد پارسا
26 تیر 92 18:41
ای شیطون بلا مامان و همش دنبالت می کشی ارهفدات بشم که حرف گوش کنی


خدانکنه عزیزم][
الهام مامان علیرضا
26 تیر 92 18:52
عزیزم
ماشاله خیلی باهوش و شیطونی
عجب سبزی برای مامان پاک کردی؟!
مامانی عینکتو بهش نده وگرنه به حال و روز عینک من میفته

همیشه خوش باشی و پرتحرک حسنا گلی



اره کل شبزی ها رو تمیز کردم
عزیزم عینکم و یهو میکشه یا انگشتش و بهش میزنه
مامان حنانه زهرا
26 تیر 92 20:14

همه چیو خراب میکنه چه بامزه
خونه دارم که هست سبزی پاک کردن
به مامانیم کمک میکنه دد میز شور سیار
خاله قـــــــــــــربونت بره


خدانکنه عزیزم...
بزار چند وقت دیگه که نوبت گل دخترت بشه من میام و میخندم
ღ مونا مامان امیرسام ღ
27 تیر 92 3:10
سلام دوست خوبم.ممکنه به این ادرس برید و به ((امیرسام خرمی)) امتیاز 5 رو بدید
اگر قبلا به کس دیگه ای رای دادید بازهم میتونید رای بدید.
تا 8 مرداد هم وقت دارید.ممنون از وقتی که میذارید گلم.
خوشحال میشم اگر بعد از رای دادن خبرم کنی.


soha.torgheh.ir/festival/festivalPage.php?festival=7

عزیزم رای دادم

مونس ( امیر علی و ایلیا, دوقلوهای قندعسل )
27 تیر 92 3:37
این میز ال سی دی بیچاره واسه این وروجکا چقدر جذابیت داره آخه ؟؟؟
ایلیا منم عاشق سیمه , با یه سیم 1 ساعت سرگرم میشه
حسنا گلیو اساسی از طرف من بماچ

اره واسه حسنا هم بهترین اسباب بازیه

مامان الناز
27 تیر 92 9:49
خاله نیفتی از روی روروئک باید داخلش بشینی نه اینکه بری روش بایستی

ماشاله به این همه انرژی من نمیدونم این فسقلی ها این همه انرژی را از کجا میارن؟


این اولین باری بود که رو روروئک رفت منم واسه همین عکس گرفتم...
از کجا میارن انرژی رو ؟؟؟
مامان نگار
27 تیر 92 9:52
چقدر شیطون شده این فسقل خانوم!
منم همین مشکلاتو توی خونه دارم و می تونم درک کنم
اگه این بامزگی هاشون نبود به خاطر خرابکاری هاشون باید حسابی دعواشون می کردیم! من که کم کمک دارم کنترل خودمو از دست می دم


اره واقعا منم بعضی وقتا میمونم حسنا رو دعوا کنم یا بخندم براش
مامان الهه
27 تیر 92 11:35
سلام
یاسان من هم اون دفعه اول وآخرش بود که سبد بند شد
دفعات بعدی که گذاشتمش جیغ و داد وبیدا که منو بیارینم بیرون
توجه کردی بچه ها یه کار جدید که براشون انجام میشه براشون تازگی داره و سرگرم میشن
اما یه کم که میگذره یا دفعات بعدی دیگه اون جوری که باید انجامش نمیدن
امان از این ذهن تنوع طلب و ماجراجوی بچه ها
خوش باشید
راستی چه میکنید با این گرمای اونجا ؟!؟!؟

سلام عزیزم اره حسناهم همینجوریه یه کار جدیدی که واسش انجام میدم کلی ذوق میکنه ولی اگه اون کارو دوباره تکرار کنم خوشش نمیاد و گریه میکنه...
خدارو شکر هوا زیاد گرم نیست منم صبح و ظهر اصلا از خونه بیرون نمیرم
مامان حمیدکوچولو
27 تیر 92 13:52
به به حسنا خانم ماهم شیطون شده
حالا مونده مامانی زیرورو به معنای واقعی رو تجربه کنی
حمیدم به سیم خیلی علاقه داره
قربونشون با این شیطونیاشون


آره دیگه این شیطونیا تو همه بچه ها هست...
دیگه از این شیطون تر؟؟؟
مامان مهدیس و ملیسا
27 تیر 92 16:38
الهی من قربونت برم بووووووس


معلوم هست کجایی؟؟؟
چند روزه بیخبرم ازت
کلی دلمون تنگ شدهماچ]
مادر آتیلا
27 تیر 92 19:20
آخه....قربونش برم ......چه شیطونکیه واسه خودش....


خدانکنه عزیزم ممنون که اومدی پیشمون
مرمر
27 تیر 92 23:13
به به چه دخمل خونه داری
خیلی پسندش کردم[قلب
سبزی هم که پاک میکنه
خوبه دیگه هی برا تو کار درست میکنه حوصلت تو خونه سر نره


بزار نوبت ارتین بشه حال و روز توروهم میبینم
مامان جونی
28 تیر 92 3:19
به به ،چه خانومی!هم خونه رو به میریزه هم برات سبزی پاک می کنه.الهی!!!
مامان آرمينا
28 تیر 92 14:14
عزيز خاله همه خونه در تسلط خودته چه سبزي تميز كردي واسه مامان آرمينا هم مثل حسنا جون عاشق سبزيه
آتیلا جون و مامان شیما
28 تیر 92 16:58
سلام خانومی... شرمنده که دیر اومدم... بخدا اینترنت نداشتم... وگرنه من قربون حسنا میشم... چقدرم شیزون شده فداش شم... ماشاا... موش بخورتت حسنا گلی... ما دوست داریم... خب...؟ خیییییییییییییلییییییییییییی....
مونس ( امیر علی و ایلیا, دوقلوهای قندعسل )
29 تیر 92 3:14
عزیزم ما تو مسابقه نینی شکمو با کد 710 شرکت کردیم به ما رای میدی ؟؟؟ کد رو به 20008080200 ارسال کن به همین راحتی !!!مارو خوشحال میکنی؟؟؟ ‘ یک دنیا ممنون عزیزم
مامان بهراد
29 تیر 92 9:14
اي خدا من نميدونم اين نيني‌ها با سيمهاي توي كشوي ال سي دي چيكار دارن حتماً حسنا ميخواد پلستيشن بازي كنه مطمئناً اگه مسابقه بزاري باهاش حسنا اول ميشه ميگي نه امتحان كن اي جان سبزي هم كه پاك ميكنه البته بيشتر شبيه به چرخ كردن سبزيه تا پاك كردن
مامان هديه
29 تیر 92 10:15
سلام من اومدم ببخشيد دير شد من نت در درست رس ندارم زود بيام شرمنده،نازي من غصم گرفته بهرادم به دنيا بياد يعني اينطوري ميشه خونه زندگيم واي نه خدا چه شود
مامان هستی شرین زبون
29 تیر 92 11:10
عزیزم, نگاه کن چه کرده؟؟؟؟ البته ما هم چنین دورانی رو سپری کردیم. بدون کم و کاست....
مامان هستی شرین زبون
29 تیر 92 13:45
خصوصی عزیزم
مامان دوقلوها(حسین-حسام)
29 تیر 92 14:17
سلام عزیز دلم خوبین عزیزم ببخشید مزاحم شدم دوقلوهای من تو مسابقه نی نی شکمو شرکت کردن اگه براتون زحمتی نیست کد 673 رو به شماره 20008080200 بفرستید ممنون میشم
مامان ایمان
29 تیر 92 14:43
خاله مطهره
29 تیر 92 16:35
سلام عزیزم چرا بزرگ نشدی بیاپیشم دلم واست تنگ شدهانقد میخوری چاقم نمیشیمیمیرم واسه اینجور نشستنتعاشقتم فنچ خاله
عمه حدیث خوشگله
29 تیر 92 18:22
سلام / طاعات و عبادات قبول باشه خدا صبرت بده مامانی... چه خونه ای حسنا جونی برات درست کرده!!! البته در آینده بزرگ میشه و به عنوان یه دختر خوب کمک حال مامانی اش میشه. از طرف من ببوسش
معصوم/مامان جان جان فاطمه
30 تیر 92 12:24
ماماني كاملا دركت ميكنم... ما هم به معناي واقعي همين وضع رو تجربه ميكنيم و در اخر همه چي با يه لبخند شيرين حل ميشه حسنا رو بماچ
خاله مطی جون
30 تیر 92 14:53
چه جوری رو روروئک واستاده امان از دست تو حسنا گلی خاله عاشقته