تمام زندگی ما حسناتمام زندگی ما حسنا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 10 روز سن داره

حســــــــــــــــنا عشـــــــــ♥ــــــــق مامان و بابا (✿◠‿◠)

بازی وبلاگــــــی

1392/3/11 18:33
نویسنده : مامانی
558 بازدید
اشتراک گذاری

ممنون از مامان مهدیس و ملیسا که من و به این بازی دعوتـــــــــ کرد

من دوس داشتــــــــــم این سوالا رو با شوهـــــــــــرم جواب بدم

من این بازی رو با شوهــــــــــرم جواب دادم یعنــــــــــی ی سوال و من یکی و شوهــــــــــرم

بزرگترین ترس از زندگیت؟

من: از دستــــــــــ دادن عزیــــــزانماسترس

آقای پدر:از دست دادن خانـــــــوادماسترس

اگر 24 ساعت نامرئی میشدی چی کار میکردی؟

من:به همــــــه جا ســـرک میکشیدم(مدیونید اگه فک کنید من فضولم)نیشخند

آقای پدر:وایمیستادم از حالتــــــــــ نامرئی دربیامعینک

اگر غول چراغ جادو توانایی براورده کردن یک آرزو بین 5 الی 12 حرف رو داشته باشه آن ارزو چیست؟

 من:بهم کلی پول بــــــدهزبان

آقای پدر:برگشت به گــــــــــــذشتهفرشته
از میان اسب سگ پلنگ گربه و عقاب کدام یک را دوست داری؟

من: اسب

آقای پدر:اسب
کارتون مورد علاقه کودکیت؟

من:تام و جــــــــری

آقای پدر:تام و جری_کاراگاه گجتـــــــ _پلنگ صورتـــــــــی
در پختن چه غذایی تبحر نداری؟

 من:ماکارانی_قرمه سبزی_خورشت قیمه و ....کلا همه چینیشخندچشمک

آقای پدر:هیچی...خمیازه
اولین واکنشت موقع اعصبانیت؟

من:سکوت خنثی

آقای پدر:فحش دادم به در و دیوار
با مرغ دریا اورانیوم و خسته یک جمله بساز؟

 من:اینا ربطـــــی به هم نداره چـــــــــی بســـــازمسوال

آقای پدر:مـــــرغ خوردیم و رفتیم در دریا اورانیـــــــوم تولیــــــد کردیم
دو بیت شعری که خیلی دوسش داری؟

من:یادم نمیادمتفکر 

آقای پدر:ابرو
اگه بخواهی با تونل زمان فقط به یک روز از زندگیت در حال گذشته و آینده سفر کنی آن روز کدام است؟

 من:9/1/90روز عروسیمـــــــون قلب

آقای پدر:برگشت به دوران نوجوانــــــــیافسوس

چه رنگی هستی چرا؟

من:آبـــــــــــی نمیدونم چــــــــرابامن حرف نزن

آقای پدر:آبـــــــــی چون دوستـــــــ دارمعینک
اگه قرار باشه یه روز از ایران بری کدام کشور را برای زندگی انتخاب میکنی؟
من:اصلا از ایران نمیرمچشمک

آقای پدر:اصلا از ایران نمیرماز خود راضی

بهترین اس ام اس موجود در این باکس گوشیت؟
من:عاشقانه دوستتــــ دارم عزیزدلـــــــــم(ازطرف آقای پدر)

آقای پدر:دوستت دارم عزیــــــزم(ازطرف خانوم گلی)

اگه قرار باشه سه نفر از آشناهات رو امشب به مهمونی دعوت کنی اون سه نفر چه کسانی هستن؟

 من:حس دعوت کردن نیس بیخیال خمیازه

آقای پدر:خانومم _ خانومم _ دخترمقلب

اگر قرار بود یک جمله از لغت نامه زندگیت حذف کنی اون کلمه چیه؟
من:کینه

 آقای پدر:بگیر بخواب

اسم دیگه برای وبلاگت؟

من:همه هستیم دختـــــــــرم...قلب
خودت رو شبیه چه میوه ای میدونی؟

من:هلــــــــوزبان

آقای پدر:گلابـــــــــــیعینک
سه خصوصیت اخلاقی بدت؟

 من:زود رنــــــــج _ سکــــــوت دربرابر زور _ یکــــــی دیگه یادم نمیاد

آقای پدر:اخلاق بدی ندارم
کاشکی.....

من:کاشکـــــــی برمیگشتیم به گــــــــذشتهفرشته

آقای پدر:کاشکـــــــــــی نمیرفتم سرکارکلافه

دوستایی که من به این بازی دعوت میکنم

فریبا جون مامان محمد حسین گل

زینب جون مامان امیر علی پســــــــــرک شیطون

مرمر جون مامان آرتین عسلی

شقایق جون مامان آرشاگلی

من ریتم بازی رو به هم ریختم باید 3تا دعوت میکردم....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (25)

مامان مهدیس و ملیسا
10 خرداد 92 23:23
خوشم اومد از جوابات


اااااااااااا چــــــــــرا؟ مگه چه جوری بود؟؟؟
مامان مهدیس و ملیسا
10 خرداد 92 23:30
عالی بیست بوووووووووس


میسی عزیــــــــــــزم[
مامان مهدیس و ملیسا
10 خرداد 92 23:31
منم تو رو دیدم 4 تاش کردم


تازه من ۲تا سوال و حذف کردم
عمه حدیث خوشگله
11 خرداد 92 0:03
آپـــــــــــــــــــــــــــــم مامانی حسنا
کجایی پس؟؟


زودی میام
عمه حدیث خوشگله
11 خرداد 92 0:13
بازی قشنگی بود..............
سوال ها هم زیبا پاسخ داده شده بودآفرین
پس چرا کسی ما رو به این بازی دعوت نکرد؟


عزیزم اشکال نداره شماهم اینو بزار تو وبت و چند نفر و دعوت کن۰
FARIBA
11 خرداد 92 2:30
ممنونم که قابل دونستی و منو دعوت کردی.دوستتتتتت دارم.بوس.راستی جواباتون بامزه بود


خواهش میکنم عزیزم
مامان بهراد
11 خرداد 92 7:35
مرسي به خاطر روز چهارشنبه كه آرومم كردي و كمكم كردي تا وبلاگ پسرمو و درست كنم از حسنا گلي هم ممنونم كه اين اجازه رو به شما داد تا يه كمي هم به ما سربزنيد. راستي پس چرا ما رو به بازي دعوت نكردي


عزیزم اگه دوس داره شماهم بنویس تو وبت و چند نفرو دعوت کن
مامان زهره
11 خرداد 92 14:29
با مزه بود
مل مل
11 خرداد 92 16:08
ی سوال چ جوری اورانیوم تولید کردی جالب بود خوشم اومد


دیگه تو ب جزئیاب نچسب.
آتيلا جون و مامان شيما
11 خرداد 92 22:48
خب نگو اينقدر به بيچاره بگير بخواب... بزار كارشو كنه...
شقایق مامان آرشا
11 خرداد 92 23:13
سلام مرسی از دعوتت دوستم حتما فردا این پست را می ذارم
الهام مامان علیرضا
12 خرداد 92 17:19
جالب بود بیــــــــــــــــــــــــــــست
مامان مهدیس و ملیسا
12 خرداد 92 20:06
خصوصی داری


باشه گلم الان نمیشه فردا بهت میگم.
لاله
13 خرداد 92 9:52
بازی بامزه ای بود جواباتونم همینطور
مامان یاسمن و محمد پارسا
13 خرداد 92 11:48
خیلی بامزه بود عزیزم
دلگشا
13 خرداد 92 14:00
اره باباها همیشه خوش اخلاق هستن.مث بابای حسنا جونمن که هنوز موفق نشدم ببینمتون ولی تعریف تونو زیاد شنیدم
SaYa
13 خرداد 92 23:45
سلام عزیزم خوبی؟جوابای خوبی بود حسنا جیجری خوبه؟شیطون بلا چیکار میکنه؟ولی خدایی دو بیت شره از همه باحال تر بود دوسی حسنا جون ببوس
آتيلا جون و مامان شيما
14 خرداد 92 7:30
سلام عزيز دلم... گفته بودي جون امتحان داشتم دعوتم نكردي... ميدونم خانومي... مرسي عزيز دلم... ميدونم هميشه به يادي و فراموش نميكني... البته نكنه اين حرفها از ترس اين باشه كه عروسم و اذيت نكنم...!!!!؟؟؟؟؟ نه ماماني نترس من قربون عروس چشم درشتم ميشم... با اون موهاي مشكي... مرسي عزيزم... دوستون دارم... بوووووووووووووووووووووس...
مامان نگار
14 خرداد 92 20:43
سلام نگار چند روزه بیمارستانه با گوشیم نظر می دم ببخشید فقط اومد سر بزنم سر فرصت دوباره میام
مامان مینا
15 خرداد 92 8:59
مگه آقای پدر چند تا خانوم داره که اگه بخواد سه تا مهمون دعوت کنه دوتاش خانمشن یکیش دخترش؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامانی
15 خرداد 92 18:39
جوابای اقای پدر کاملا مردونه بود
مامان الناز
16 خرداد 92 13:57
کاشکی قانونی تصویب میشد که باباها تا یکسال بعد از به دنیا اومدن بچه هاشون سر کار نمی رفتن
مامان ایمان
16 خرداد 92 16:59
جواباتون خیلی جالببببببب بود حسنا جونو ببوسسسسسسسسس
مامان آیلین
19 خرداد 92 10:22
جالب بود خوشمون اومد نی نی رو از طرف ما ببوس