پیشرف های جدید...
سلام به حسنا گلــــــــی مامان
آخه چرا اینقدر شیرینی روز به روز داری شیرین ترم میشـــــــــی با کارات کلـــــی دل من و بابا رو میبری
قربـونتــــــــــ برم که اینقدر باهوشـــــــــــی و هر روز داری چیز جدید یاد میگیری
تا صدای اهنگـــــ میشنوی یه دستتو میاری بالا و میرقصــــــــی من نمیدونم رقصیدن و از کی یاد گرفتی نه مامانتـــــ رقاصه نه باباتـــــــــ
سیستم رقصیدنتــــــ از یه دستی به دو دستی تغییر کرده
دیشب که داشتیم میرفتیم منطقه تا اهنگ گذاشتم 2 تا دستتو بردی بالا و چرخونـــــــدی
من و بابا کلی خندیدیم و بابایی گفت الان ک با دوتا دستش میرقصه
الهی من فداتــــــــ بشم عشـــــــــق من
بای بای کردنم یاد گرفتی و وقتی کسی باهاتـــــ بای بای میکنه شماهم دستتو بالا و پایین میبری و ذوق میکنی منظورت اینه که (خوشحال شدم از دیدارتون زودتر برید تا من بخوابم ) اخه وقتی کسی خونست نمیتونی بخوابی و فقط گریه میکنی
در زدنم یاد گرفتی و وقتی من میرم خونه همسایه و در میزنم شماهــــم در میزنی
ازهمه مهمتر بــــــــــوس کردنم یادگرفتی ولی نه کامل فقط صداشو درمیاری
وقتی من میگم بــــــــــوس کن بــــــــــــوس میکنی ولی وقتی صورتمو میچسبونم ک بــــــــوس کنی بــــــــــــوس نمیکنی و دهنت و باز میکنی ک منو بخوری
وقتی من محکم بــــــــوست میکنم شما میخندی و دهنتو باز میکنی و صورتمو میخوری ک من عاشق این کارتم
هر روز کلی دلبری میکنی و منم کلی فشارت میدم و محکم بــــــــوست میکنم و شماهم کلی ذوق میکنی
بریم سراغ عکسها
اینم وقتی ک میرقصی البته با یکم خجالتـــــــــ
رقــــــص دو دستی
اینم بای بای کردن عشـــــــــقم
فدای بای بای کردنتـــــــــ مامانـی
واینم بــــــــوس کردنت عاشق بـــــــــــوس کردنتم
قربــــــــون اون لبای کوچولــــــــــوت
(به قول بابایی فدای لبای فنچکت)
اینــــم عکس دیشبــــ تو منطقه نزدیک پردیس
عاشــــــــــــــــــــقتم حسنای مامان
تو نفـــــــــــــــــس منی
عمــــــــــــــــــــر منی
جـــــــــــــــــــــون منی
بــــــــــــــــــــــــــــــوس واسه حسنا قندی مامان