عاشق شیطونیاتم
سلام دختر فضول مامان
بازم یه کاره جدید یادگرفتی و منم اومدم از فضولیهای جدیدت بنویسم الانم لپ تاپ و از دست شما رو میز ال سی دی گذاشتم ک باهاش ور نری ماشالا اینقدر فضولی ک تا من دست به چیزی میزنم شما هم حتما باید دست بزنی
چند روزه ک دستتو به من یا بابایی میگیری و میخوای بلند شی وایستی ولی کامل نمیتونی پاشی ک بابایی همش بهت میگه چسبک چون همش چسبیده ای بهمون .
چند دقیقه پیش داشتم اشپز خونه رو تمیز میکردم ک یهو بابایی صدام زد و گفت اینجا رو نگاه کن منم برگشتم و دیدم میخوای از پله ی اشپزخونه بیای بالا منم زود رفتم دوربین و اوردم و ازت عکس گرفتم هرروز داری یه چیز جدید یادمیگیری اخه تو چقدر فضولی دختر
هر روز داری شیرین تر میشی من و بابایی ک کلی باکارات میخندیم
اینم از عکسهای کار جدیدت
و اخرم افتادی و خوشبختانه موفق نشدی
دوست داریم زیاااااااااااااااااااااااااااااااااد
پ.ن اینم عکس لباس عروست ک تازه واست گرفتم