غیبت طولانی
سلام به همه ی دوستهای خوبم ممنون که تو این مدت جویای احوالمون بودید
تو این مدت که نبودم حسابی با حسناگلی درگیر بودم یه مدت خیلی اخلاقش بد شده بود همش دوست داشت تموم
حواسمون بهش باشه و باهاش بازی کنیم ...دیگه هیچ وقتی واسه خودمو کارای خونه نداشتم
بعد ازاونم سرماخورد و 1 هفته مریض بود و تو این مدت هم دندونای کرسی رو در آورد بخاطر اوناهم خیلی اذیتمون کرد
خداروشکر الان بهتره و دوباره دخترخوبی شده و به شیطونیاش ادامه میده.
تو این مدت حسابی هم شیرین زبون شده ...
این مدتی که مریض بود فقط با کلیپ نگاه کردن تو لب تاب آروم میشد که دو از چشم من بشینه هی دکمه بزنه یه روز وقتی
لب تاب و جلوش گذاشتم که سرش گرم شه منم یکم به کارام برسم وقتی اومدم دیدم لب تاب کار نمیکنه معلوم نیس
چیکارش کرده بود دیگه آقای پدر زحمت کشید و درستش کرد
این جای همیشگی حسنا
هرروز تا بیکار میشه میره سراغ قابلمه ها و میاره و میشینه توشون و میگه تاب تاب
این بانکه ی آب و سرشو شکسته و هرچی گیرش میاد میندازه توش
موقع خواب حتما باید تو دستش یه چیزی باشه که راحت بخوابه
اینم یکی از تفریحای دخملی
این چند روز بیسکوئیت خورم شده هروقت بیسکوئت میخواد میاد و میگه بـــــــــــو (بیسکوئت)
مدل تلویزیون نگاه کردنشم عوض شده
دیروز جینگولی یخچال و دادم دستش تا باهاش سرگرم بشه یه دفعه دیدم دستش نیست ازش پرسیدم عروسک و چیکار
کردی رفت همون بانکه آب و آورد دیدم انداخته تو بانکه
وقتی میگم حسناخودتو لوس کن تا ازت عکس بگیرم اینجوری میکنه
حرف زدنش خیلی بهتر شده و هرچی که میخواد بهم میگه
اینم یه سری از کلماتی که حسناعسلی میگه
مامانی = مامانی. وقتی خودشو لوس میکنه میگه مانی بابایی روهم میگه و وقتی واسه باباشم خودشو لوس میکنه میگه
بابای
بـــــــــو = بیسکوئت تُ تُ = تخ مرغ آبه = آب پوتا = پرتقال
ایار = خیار پَییر = پنیر نانای = آهنگ پاپایی = دمپایی
تُتُرُ = کنترل تلوزیون تایی = چای پپو = پتو نونو = نون
تاب تاب = تاب بازی پییَک = پوشک بِییم = بریم چیش = چشم
عَوووو = عروس سویه =سایه ی چشم مینانا = مبینا
کِکاب = کتاب آنانه = آماده آیه = آره
باشی = باشه
دیگه بقیه یادم نمیاد
وقتی میخوایم بریم بیرون به حسنا میگم : حسنا بیا آماده بشیم بریم بیرون میگه نه!
میگم حسنا نمیری بیرون؟ میگه نه هرچی بهش میگم میگه نه ولی وقتی میبینه من و باباش آماده شدیم میاد و گریه میکنه
میگه بییم بعدم تا وقتی که آمادش کنم گریه میکنه
((تمام زندگی ما حسنا تا این لحظه ، 1 سال و 4 ماه و 22 روز و 16 ساعت و 32 دقیقه و 55 ثانیه سن دارد))