روزانه
اصلا باورم نمیشه وارد نی نی وبلاگ شدما!!!
گفته بودم که اگه بتونم هرروز واست روزانه هاتو مینویسم تو وب البته امروز و بدون عکس های
روزانت باید پست بزارم اخه معلوم نیس کابل دوربین و چیکار کردی ...
صبح:
ساعت 10از خواب بیدار شدی ولی من هنوز خوابم میومد چون به لطف تو تا صبح اصلا نمیتونم
بخوابم من دراز کشیده بودم و هی با من ور میرفتی تا بلند شم وقتی هم بلند میشم کلی ذوق
میکنی...
صبحانه برامون تخم مرغ با روغن محلی پختم 3تا تخم مرغ پختم که فکر کنم 2تاشو تو خوردی !
نوش جونت ولی خوراکت از من بیشتره ناگفته نمونه که این تخم مرغ به راحتی پخته نمیشه از
اول تا اخرش باید گریه کنی و بگی مَ مَ تا پخته بشه بعدم که اماده میشه اول میگی دا (داغه) و
فوتش میکنی کم کم که شکمت سیر میشه گیر میدی به قاشق و تا وقتب بهت ندم یکسره
میگی اشو (قاشق) وقتی هم که سیر میشی بایدحتما بری ماشین لباسشویی رو خاموش
روشن کنی تا مطمئن بشی سالمه و کار میکنه ...میدونم چه مشکلی با ایستادن من تو
اشپزخونه داری تا از کنارت پامیشم گریه میکنی ناهارو به سختی درست میکنم چون همش گریه
میکنی...دیگه تا وقتی بابا بیاد یکم رو اعصابی
ظهر:
وقتی بابا میاد تا درو باز میکنه تو سریع فرار میکنی که بابا بیاد دنبالت و بوست کنه اگه یکم دیرتر
بیاد دنبالت جیغ میزنی بعدم که میری بغلش سرتو میزاری روشونش و خودتو لوس میکنی.
موقع غذا خوردنم که واست تو ظرف خودت غذا میریزم ولی نمیخوری میای تا با ما غذا بخوری
تواین فاصله هم چند بار ماشین لباسشویی رو روشن خاموش میکنی که از سالم بودنش
مطمئن بشی.بعد از غذاهم که بابا میخواد استراحت کنه حتما باید باهات بازی کنه که بابا به این
بازی میگه بازی قبل خواب .واخرم یه خواب راحت تا 5 یا 6 بعداز ظهر
بعد از ظهر:
تا الان که من دارم مینویسم خوابی همینطور که ظهر به زور میخوابونیمت باید به زورم بیدارت کنیم.
واسه شب هم بابا قراره مارو ببره منطقه
این عکسم یادم رفته بود بزارم وقتی ببینی درکیفم بازه کنجکاویت گل میکنه
تمام زندگی ما حسنا تا این لحظه ، 1 سال و 2 ماه و 8 روز و 23 ساعت و 18 دقیقه و 52 ثانیه سن دارد